زمزمه ای مناجات با خدا
با اشکــایی که شد دوباره جـاری می خوام بازم بهم محــل بــذاری تا که نشم شــرمنده بیشتر از این یه وقت گناهام و به روم نیــاری خیلی خوبه که تعارف و، کنار بذارم رُک بشم وقتشه خیلی حرفارو، بهت بگم سبک بشم توی مناجاتم دیگه ، سوزش آهــی نــدارم خودت که بهتر میدونی، جزتو پناهی ندارم الهی من لی غیرک؛ الهی من لی غیرک (۲ ) ****************************** ذکــر لب هــمه، الــهــی الــعــفــو با اشک و زمزمه ، الهی العــفــو إغــفــر ذنــوبنــا ، بحــقّ حــیــدر بحــقّ فــاطمه ، الــهــی الــعــفــو وقتی که دل میشه پُر از، حال و هوای خوب تو سجاده مو پهن میکنم، مثل همیشه رو به تو واسه گناهای خودم ، ببین عــزادارم هنـوز دل کَندم از همه ولی، به تو امید دارم هنوز الهی من لی غیرک؛ الهی من لی غیرک (۲ ) ***************************** دلی که رفته زیر دین، می بخشی شده اسیر شور و شین می بخشی یقیــن دارم که یا قدیــم الاحســان منو به حــرمت حسین می بخشی بنــدۀ روسیــاهتــم ، ولی به زیــر دیــنــتـم درسته من بــدم ولی ، گــریــه کن حسینتم به عشق کربلا فقط، میخوام که سینه چاک بشم خدا کنه تو این شبها، با اشک روضه پاک بشم الهی من لی غیرک؛ الهی من لی غیرک (۲ ) |